کد مطلب:34024 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:140

ترجمه نهج البلاغه یا بخشی از آن











تاكنون ترجمه های مختلفی از نهج البلاغه، به طور كال یا بخشی از آن، صورت گرفته است كه هر یك دارای ویژگیهایی است و از جهاتی قابل توجه است. البته بایدر در نظر داشت كه كلام امیرمومنان علی (ع) در اوج فصاحت و بلاغت و در نهایت حكمت و معرفت است و برگرداندن آن به زبانی دیگر، به طوری كه همان ویژگیها حفظ شود امری ناممكن است، ولی تلاش برای نزدیك شدن به معانی بلند نهج البلاغه و حفظ صنایع ادبی آن در ترجمه امری ضروری برای انتقال مفاهیم و زیباییهای آن است. اینكه ترجمه ی نهج البلاغه به زبان فارسی از چه دوره ای آغاز شده است و اینكه از چه زمانی فارسی زبانان عربی دان به این مهم پرداخته اند، امری مبهم است و هنوز نمی توان در این باره بروشنی سخن گفت، ولی قدر مسلم آن است كه پس از شیوع مذهب تشیع و ترویج معارف شیعه به طور رسمی، نیاز به ترجمه و شرح نهج البلاغه به زبان فارسی احساس شده است و بزرگانی بدین امر اهتمام كرده اند. استاد ارجمند آقای دكتر سید جعفر شهیدی در این باره می نویسد:

«از آن وز كه مجموعه ی فراهم آورده ی شریف رضی در دسترس طالبان سخنان

[صفحه 350]

امام (ع) قرار گرفت، سالها بلكه قرنها گذشت تا فارسی زبانان عربی دان بر آن شدند كه ایناثر پر ارج را به زبان فارسی برگردانند تا كسانی كه ازبیت طرفی نبسته اند از بركت سخنان علی (ع) بی بهره نمانند. از چه سال یا كدام سده ی هجری دست به چنین كاری زده اند، معلوم نیست. بسیاری از پژوهندگان، بر آن بودند كه نخستین ترجمه ی فارسی نهج البلاغه در سده ی دهم از هجرت و در حكومت صفویان صورت گرفته است. و دیرینه ترین ترجمه ای كه نشان آن را داشتند، شرح و ترجمه ی و شرح ملافتح الله كاشانی متوفی به سال 988 كه آن را تنبیه الغافلین نامیده است و از آن پس شرحها و ترجمه های دیگر... اما اخیرا همكار دانشمند من آقای دكتر جوینی استاد زبان و ادب فارسی در دانشكده ی ادبیات دانشگاه تهران كه مشغول تصحیح ترجمه ای از نهج البلاغه هستند، درباره ی آن نوشته اند:

این نسخه ی گرانبها را شاه عباس صفوی در سال 1107- درست یك سال پس از طلاكاری گنبد مطهر- وقف حرم كرده است. مترجم ناشناخته و نامعلوم است، فقط روی قراین واژگون و سبك نگارش و موارد دستوری و سایر خصوصیات می توان حدس زد كه وی می باید هم زمان با ابوالفتح رازی باشد یا اندكی از وی جلوتر یعنی در قرن پنجم و ششم می زیسته است.[1] حدس آقای دكتر جوینی تا چه اندازه با واقعیت منطبق گردد، پس از بررسی دقیق و اظهار نظر سبك شناسان مشخص خواهد شد. اما دور نماید كه پس از گذشت پنجاه یا صد سال از گردآوری نهج البلاغه در بغداد، فارسی زبانی در خراسان آن را به زبان خود بگرداند، چه گذشته از صعوبت دسترسی به متن عربی آن در این مدت كوتاه، چنانكه می دانیم تا سده ی هشتم از هجرت مذهب رایج در خراسان، مذهب حنفی بوده است و از زمان الجایتو و پس از مناظره ی علامه ی حلی در حضور وی با علمای سنی و گردن نهادن الجایتو به مذهب امامیه بود كه شیعیان اندك اندك نیرو گرفتندو مذهب تشیع در خراسان شیوع یافت. باری چنانكه نوشتم- پس از انتشار این كتاب-و اظهار نظر قطعی سبك شناسان، زمان ترجمه دقیقا معلوم خواهد شد. به حال قرنها اشنایی با ترجمه ی نهج البلاغه خاص خواص از مردم ایران بود و می توان گفت رواج كامل ترجمه ی فارسی نهج البلاغه و بهره ی عموم ایرانیان از این اثر، در نیم قرن اخیر صورت گرفت و تنی چند از فاضلاناز نو به ترجمه ی این كتاب پرداختند.»[2].

[صفحه 351]

اكنون ترجمه هایی فراوان از نهج البلاغه در دسترس علاقه مندان است كه بدانها اشاره می شود و نمونه ای از این ترجمه ها نیز ارائه می گردد.


صفحه 350، 351.








  1. نهج البلاغه، ترجمه ی فارسی حدود قرن پنجم و ششم، به تصحیح عزیزالله جوینی، چاپ اول، انتشارات علمی و فرهنگی، 1368 ش. ج 1، مقدمه، ص دو.
  2. نهج البلاغه ترجمه ی سید جعفر شهیدی، مقدمه، صص یح- ك.